ازمن چه مانده؟

ساخت وبلاگ
ازمن چه برایت مانده نمیدانم

گاهی میگویی ازچشم هایم ،موهایم ،نگاهم،

خنده هایم و.....دست هایم.

های

چقدردوست داشتنی هستی وهمیشه هامهربان.

برای خودت نه مهربان نیستی.

اصلاتوخودت رادوست نداری.

انگارازدوست داشتن غنی هستی که گاه خودت راکه برای من

بامرواریدقابل مقایسه نیست کنارمیگذاری.

سرت خیلی چیزهاآورده ام.

من نخواستم!

دلم بااسمان ساخت وباخت داشت ونمیدانم هنوزهم شایددارد.

اماماندی وازخودت هنوزبرایم میگویی.

ومن ماندم

امادلم طاقت دوری توازاسمانت راهیچ نداشت.

طاقت اینکه خودت خودت راگاه وبیگاه کنارمیگذارد.

رفتم

درواقع رفتن های من فقط ازذهن توست که بفهمی

دل هایمان همدم وهمراه همیشگی همندکه میدانی.

میمانم مثل همیشه

روزتولدت باکسی قرارنگذار

بیاشکع هایت رابرای من فوت کن

اگرمیدانستی چقدردوستت داشتم ودارم هیچ وقت خواهش

نمیکردی ازم بی من نرو

که من تاحال بی توجایی نرفته ام ونخواهم رفت.

اصلادنیای ادم های افسرده خوب نیست.

شایدهم بهانه ی خوبیست برای فراموش کردن تلخی های

زبان ونگاه های مردم.

توبامن برابرنبودی درعشق

شایدتوکمترعاشقم بودی که افسردگی گرفته ای

شایدهم من بیشترعاشقت بوده ام که به پانیک دچارشدم.

کدامش؟

توتمام لحظه هایت رااسیرمن بوده ای یانبوده ای قبول

اماادم هاان موقع که ازهم دورمیشوندقدرهم دیگررابیشترمیدانند.

شک داری به اینکه درجایی باهم رقم بخوریم؟

تمام این سال هابعدازائلین دعوامن حرف هایم سخت ترو

محکم ترشد وبیشترتحکیم کردم تورا

که این کارخوب است واین کاربد

وتو....

عاشقانه بنویس که من نیستم

اماتوهستی.من تورامیبینم هرموقع که بخواهم

نگاه درنگاه

غم درغم

وگاه خنده واشک باهم.

ازمن چه برایت مانده که نمیروی؟

.

.

.

نمیدانم.

فانوس خیس...
ما را در سایت فانوس خیس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : masma-14a بازدید : 150 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 8:52