افتخار.

ازشگفتی هاحرف بزنم.

چطوراست؟

همیشه عاشق نسیم شبانگاهی ام باان معنایی که دوستش دارم 

اصلابااین هوابنشینی وبه اسمان پرستاره یاحتی چندستاره

سناره های نشان خیره بمانی

ستاره هایی که خیلی هارادربیابان جهت داده اند.

جهت راه رفتنم ،دویدنم فکرکردنم عشق شدستاره ها

عشق وعاشقی رانشان من کردند.

عشق دوام میپدیرد،صبر،منطق،رویا،سکون ،چالش

زیباترین الفاظ مال عشق است.

ودوست داشتن کسی خالی، بدلی ازعشق

یقین اتفاقی می افریندازنخواستن.

وشبهه ابری است توخالی پر.

پرانمیدانم هاونمیشودهاویاحتی چراها.

لیلای بی مجنون ازش یک لیلامیماندوهزاران رویا.

ومجنون بی لیلا...

نمیدانم .

نمی دانم.

تمام این شب هاازت خواستم حداقل یک شب 

بیایی وباهمین نسیم شبانه بلوارعشق راقدم بزنیم.

نیامدی. اشکالی ندارد.

من بیشتراوقات حرف هایم رادرقالب پیشنهادبه دیگران

میگویم اماثابت نیست که برای خیلی هاسعی دارم مراحل 

ثبوت واثبات رایکی نگه دارم.

بگذارازمیانه ی شگفتی هاازدلتنگی نگویم.

کمی به توبپردازیم که روزانه خیلی ازدقایق به پردازش تو

سپری میشود.

قلب من کارش شده پمپاژاحساس های منتقله ازتو

وبازتاب حس های من به تو.

راستش من باحرف هایم کسی رابه سخره نمیگیرم.

وعلیه کسی باکسی مکاتبه نمیکنم یاحتی لفظاتن به گفتوگو

نمیدهم.

مگرمواردی که میانه ی خودمانی هااتفاق بیفتدکم.

میدانی چقدرنامت رادوست دارم.

ادم هاچیزی رادوست داشته باشندعلیهش یاکه ازبرایش 

سوءاستفاده نمیکنند.

شایدکه حرف پشت سرم زیادبودامامن خودم راباسندمیشناسم.

اثبات گفتارهایی که ازبرای من است وبرای من نیست مرد.

(حاکم احساس برمنطق این دل باخت)

صبح ان روزاین تیترروزنامه ی عشق من بود.

وچقدردردناک

من بانام کسی خودم رابالانمیکشم واین عزتی است

که درون من یادداده شده تاکه جزئی ازمن شده.

راستش من خیلی موقع هاافتخارمیکنم.

اماگاه ناقص تام جای نواقص عام رامیگیرد.

یقین اتفاقی می افریندازنخواستن.

برای توباشدحرف های دیگران مهم نیست.

این اتفاق رایقین داشته باش.

دیگران همیشه برای همدیگربرگ خزان اند.

بهت افتخارمیکنم خیلی موقع ها.

97/5/21